هليا اقدمهليا اقدم، تا این لحظه: 17 سال و 29 روز سن داره

هلیا

این چند روز

سیزده به در که سالگرد بابا جون خدابیامرز بود و ما هم مثل هر سال رفتیم پیش بابا جون.البته از شب قبلش که همگی خونه ننی شام دعوت بودیم و ما هم از فشم خونه عمه زینب راه افتادیم که قرار شدوسط راه عمه سهیلا و مبین رو هم همراه خودمون ببریم.رسیدیم خونه ننی و شام خوردیم و دوباره از اونجا عمه سهیلا همرو دعوت کرد که بریم و سیزده بدر اونجا باشیم.همگی شب رو خونه عمه خوابیدیم و صبح هم بیدار شدیم و رفتیم بهشت زهرا و برگشتیم خونه عمه سهیلا.خلاصه که خیلی خیلی خوش گذشت دست عمه سهیلا و عمو علی درد نکنه واینگونه بود که سیزده هم بدر شد البته بیرون به در شد با دور هم بودن و کلی موتور سواری.شب خاله اینا هم ر...
20 فروردين 1391

15 به بعد

اون چند روزی که خونه نبودیم یه عالمه کار داشتیم که انجام بدیم.تو هم اسباب بازیهاتو جمع میکردی و گاهی هم کارتون میدیدی و با کامپیوتر هم بازی میکردی. ٥شنبه هم مامان بزرگ زنگ زد که بریم خونشون ننی و خاله اذز و طاهره و امیر رضا و مامانش و دوست امیر رضا که گهگاهی با امیر رضا میان اونجا هم بودن.ننی رو دوباره گیر انداختی و نذاشتی که بره خونشون و با خودت اوردی خونه.شب هم یه فیلم دیدیم که خیلی خنده دار بود بعد هم خوابیدیم. ...
20 فروردين 1391

سال 91

با نام و یاد خدا اغاز کردیم سال جدید را و امیدواریم که این سال جدید سالی پر از سلامتی و پراز برکت و سرشار از موفقیت برای همه باشه.به امید خدا تمام روزهای عید رو به دیدو بازدید اقوام سپری کردیم و بر خلاف هر سال که به مسافرت میرفتیم امسال جایی نرفتیم.اما خیلی خوش گذشت.دیدن بزرگترها وخاله و دایی ...هم هیچوقت خالی از لطف نیست.به شما هم خیلی خوش گذشت چون همیشه دوست داری که همه دورت باشن و تو جمع باشی تنهایی رو اصلا دوست نداری.دوست داری که همیشه مهمون بیاد خونمون یا اینکه به مهمونی بریم خلاصه که خیلی خیلی خوش گذروندی. من هم تا الان وقت نکردم که بنویسم که الان نشستم و نوشتم. &nbs...
16 فروردين 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلیا می باشد